Notebook Part.1
دلم خواست همینجوری یه چیز بنویسم اینجا خاک نخوره :")
~شنبه واقعا خوش گذشت...معلم شیمیمون اعتصاب کرد و نیومد و ما دو زنگ شیمی داشتیم همینطور امتحان....
~سر هندسه هم... :"
~وقت و حوصله یک قالب جدیدو نداشتم سو یکی از اون قدیمی های مورد علاقه ام رو گذاشتم :")
~دفتر برنامه ریزی قلمچی خیلی مزخرفههه حوصله ندارمممم
~دیروز زنگ ورزش با کلی ذوق فلش بردیم ولی اسپیکر نداشتن ایش
~معلم ریاضیمون خیلی خوبهههههههههههههه عاشقشممممممممممم
~کامبک اسکیز خیلی به دلم نشسته همش تو مدرسه میخونیمش
~دوستم رفته تهران استقبال خاله اش ک از امریکا برگشتهه خو منم میخامممم
~کلاسمون کنار پنجره ای عه که به روی پارک باز میشه...هر روز یه گله پسر میان میشینن دم پنجره....
بوی سیگار و هر کوفتی ک میکشن همش تو کلاسمونه :|
یع روزم سنگ انداختن کفاثتا...
من کلا مسئول اینم بچه ها رو از دم پنجره کنار بکشم پرده رو بکشم :|
زندگی نذاشتن واسمون اه
~امروز بالاخره کلاس وردپرسم شروع میشه عررررر
~امروز فهمیدیم معلم شیمی اعتصاب نکرده بود بلکه شنبه جشن عقدش بود عرررررر
~حلقه اش خوشگلههههه
~امروز تولد یانگ یانگه عر تررررررررررررررررررر
پسر خوشملممممممم بیست و دو سالش شد هققققق
~حالا شما چه خبرا :"